باور کردم
سوار شدن بر باد ِ ثانیه ها
شروع با ارزشی می خواهد
رفتن تا آن سوی ِ خیال های آسوده
از مرداب آغاز نمی شود
اگر رویش مان شبیه ِ خزه بود
هجرت باید کرد
تمام کنایه ها در انقباض قلب
با عذر خواهی جبران نمی شود
و این ها و دیگرها
جمع شده اند تا حقیر ماندن
باور کن
انتظار و تصویر ِ لحظه های روشن
اسارتی ست مشترک
به امید آزادی باش